رازهای جادویی را دور بریزید. این نسخه را مصرف کنید!

تمرین و تکرار، راز جادویی موفقیت

یکی از شماره­ های گذشته مجله موفقیت را مطالعه می­کردم که به مطلبی در خصوص مدرسه شیوانا و حکایت جالب آن برخوردم. داستان درباره دو شاگرد بود که یکی تکنیک­های رزمی زیادی می‌دانست اما به آن‌ها مسلط نبود و شاگرد دیگر تکنیک­های کمی می‌دانست اما بارها تمرین کرده و مسلط بود. استاد شاگرد دوم را برای مبارزه انتخاب کرد چراکه تسلط به تعداد اندک بسیار مهم­تر از دانستن تکنیک‌های زیاد ولی عدم توانایی به کارگیری مناسب آن‌ها است. شاید بدیهی به نظر برسد ولی به من تلنگر محکمی خورد. شخصاً در طول زندگی از مسائل زیادی اطلاع پیدا کردم و تجارب زیادی در زمینه ­های مختلف مثل سفر، ورزش، معاشرت، علوم و حتی تجارت داشته‌ام. به‌خوبی از فواید چند بعدی بودن آگاه هستم ولی موضوع این است که همیشه نمی‌توان اطلاعات و تجارب پراکنده داشت. برای موفقیت نیاز است که روی مسیری تمرکز کرد و در آن بهترین شد.

راز موفقیت در هر زمینه­ ای این است که کارهای کمتری را با تکرار بیشتری انجام دهید. اما مهم‌ترین کارها را انجام بدهید و در هر مورد از آن، بهتر و بهتر شوید. چنانچه شما روی موضوعی متمرکز باشید و سعی کنید در طول زمان با مطالعه، تمرین و دریافت بازخورد عملکرد خودتان را بازنگری کنید و ارتقاء دهید، بعد از مدتی شما جزو بهترین­ها می­شوید. در کتاب ارزشمند مالکوم گلدول با نام قصه آدم­های استثنایی با مفهومی به نام قانون ۱۰،۰۰۰ ساعت آشنا می‌شوید. در سال ۱۹۹۰ گروهی از روانشناسان با سرپرستی اریکسون و با همکاری انجمن موسیقی مطالعاتی انجام دادند. یک استاد موسیقی حداقل باید ده هزار ساعت زمان صرف تمرین موسیقی کرده باشد تا به بالاترین درجات دست یابد. نکته جالب توجه این است که هرگز فردی که بدون تمرین زیاد و فقط با هوش و استعداد ذاتی خود بتواند به مراحل حرفه‌ای موسیقی برسد را نیافتند. تحقیقات روی بهترین آهنگسازان، ورزشکاران (فوتبالیست­ها، اسکی‌بازان، شناگران و…)، نویسندگان، شطرنج‌بازان و… نشان داده است که همگی همین‌قدر در کار خود تمرین داشته­اند.

کارهای کمتر با تکرار بیشتر

جالب است بدانید قانون ده هزار ساعت تمرین تقریباً برای همه نوابغ جهان صدق می­کند. این نشان دهنده این است که یکی از عوامل حیاتی موفقیت تمرین زیاد به مدت ۱۰ هزار ساعت در آن زمینه تخصصی است. کارهای اولیه موزارت بسیار پیش پا افتاده است و منتقد موسیقی هارولد شونبرگ می­گوید: به‌واقع موزارت دیر به شکوفایی رسید چون او پس از بیست سال آهنگ‌سازی توانست شاهکارش را ارائه دهد. بیل جوی نابغه و افسانه دنیای کامپیوتر که یکی از مؤسسان سان مایکروسیستمز است، مدیون فرصتی است که در سال ۱۹۷۱ در دانشگاه میشیگان در اختیار او قرار داده شد که می‌توانست ساعات زیادی را با مرکز کامپیوتر کار کند. فرصتی که کمتر کسی در آن سال‌ها می‌توانست داشته باشد. اگر مجموع زمان کار و تمرین بیل جوی را تا بازنویسی سیستم Unix بررسی کنیم به عدد جادویی ۱۰ هزار ساعت می‌رسیم. بیل گیتس نیز مدیون مدرسه خصوصی لیک ساید و موسسه TRW است که فرصت استفاده از کامپیوتر و برنامه‌نویسی را به او داد. دقیقاً درزمانی که کمتر دانش‌آموزی در آمریکا امکان استفاده از کامپیوتر و فراگیری برنامه‌نویسی را داشت. با حساب کردن میزان زمان تمرین برنامه‌نویسی بیل گیتس تقریباً به زمان ۱۰ هزار ساعت می‌رسید. گروه بیتلز (موسیقی راک) در سال‌های ۱۹۶۰ الی ۱۹۶۴ حدود ۱۲۰۰ اجرای ۸ ساعته داشتند که تقریباً ۱۰ هزار ساعت می‌شود. همین موضوع برای استیو جابز، آلبرت اینشتین و بسیاری از بزرگان تاریخ و معاصرین صدق میکند.

اما سؤال اینجاست آیا شخصی با چندین سال سابقه کاری که بیش از ۱۰ هزار ساعت دارد، بهترین است؟

در هر کاری که شما به آن مشغله دارید مسائل بسیار زیادی وجود دارد که می‌توانید به آن توجه کنید. برای مثال شخصی که تولیدکننده پوشاک است با مسائلی از این قبیل مشغول می­شود. خرید انواع پارچه، رصد بازار پارچه، ثبت سفارش پارچه، انجام پرداختی­ها، کنترل دریافت پارچه، الگوی برش پارچه، عکس مدل، طراحی آلبوم و بروشور، چاپ بروشور، نظارت بر برش پارچه، استخدام کارکنان، حقوق و بیمه کارکنان، قرارداد با دوزنده، کنترل کیفی دوخت، رسیدگی به خرابی­ها، بازاریابی، مذاکره فروش، قرارداد فروش، ثبت سفارش، پیگیری وصولی­ها، اجاره فروشگاه، اجاره کارگاه، کنترل هزینه­های انرژی، کنترل مرجوعی، مدیریت انبار و بسیاری موارد ریز که نمی‌توان از آن‌ها به‌سادگی گذشت. تقریباً در هر کاری ده­ها موضوع بزرگ و کوچک وجود دارد که ذهن شما را به خود مشغول می­کند اما ذهن شما توانایی کنترل همزمان آن‌ها را ندارد. جالب است بدانید انجام کارهای همزمان تأثیری شدیدتر از ماری‌جوانا بر روی مغز شما دارد، یعنی در زمانی که به چند کار همزمان می‌پردازید شما خنگ رفتار می­کنید. برای رسیدن به ۱۰ هزار ساعت شما باید در کارهای مهم و تاثیرگذار ۱۰ هزار ساعت تجربه به همراه تفکر صرف کنید.

راز موفقیت افراد سرشناس تمرکز بر روی تعداد کمی از کارهای فراوانی که می­توانند به آن مشغول شوند است. مثلاً فردی که سالانه ۱۲۰ میلیون تومان درآمد دارد. می‌توان به‌صورت میانگین ماهانه ۱۰ میلیون تومان در نظر گرفت و یا فرض کرد که روزانه ۳۳۳ هزار تومان درآمد دارد. اگر روزانه ۸ ساعت کار مفید انجام دهد یعنی هر ساعت حدود ۴۱ هزار تومان درآمد دارد. حالا در مواجه با کارهای مختلف آن فرد از خود می‌پرسد که آیا این کار ارزش آن­قدر از درآمدم را دارد؟ مثلاً در زمان کار با همکار صحبت کردن! یا با تلگرام مطالب شخصی را چک کردن مساوی است با آتش زدن پول، بنابراین آن‌ها را انجام نمی‌دهد. کارهایی را که حاضر نیستید پولی به فرد دیگر برای انجامش بپردازید را انجام ندهید. بسیاری از کارهای کسب‌وکار را می‌توان برون‌سپاری کرد. مثلاً ترجمه یک مطلب کاربردی برای کار آن فرد، از او ۴ ساعت وقت می‌گیرد اما فردی متخصص با ۱۰۰ هزار تومان همان ترجمه را با کیفیت بالاتر انجام می‌دهد. ۴ ساعت آن فرد (هر ساعت ۴۱ هزار تومان) ۱۶۴ هزار تومان ارزش دارد و این یعنی ۶۴ هزار تومان به نفعش است. البته به شرط آنکه این زمان را صرف کارهای مهم و تأثیرگذار کند.

رازهای جادویی موفقیت

باید کارهای اندک و تأثیرگذار بر درآمد را شناسایی کرد و تمام تلاشمان را کنیم که از زمان کارمان برای انجام این امور استفاده کنیم. تا هر چه سریع‌تر در این کارهای اندک ولی مهم ماهر و توانا شویم. بقیه کارها را باید برون‌سپاری کرد و یا به کارکنانمان بسپاریم. اما اگر کارکنانی نداریم چه‌کار کنیم؟ اگر هنوز ابتدای راه هستیم باید کارها را خودمان انجام دهیم اما کارها به اولویت‌بندی نیاز دارند. اگر می‌توانید کاری را حذف کنید، بی‌رحمانه حذفش کنید. نیازی به کمال‌گرایی بیهوده نیست. بر روی کارهایی مسلط شوید که فقط خودتان قرار است از پس آن‌ها برآیید.

سعی کنید در خصوص مدیریت زمان مطالعه کنید این کار یک سرمایه‌گذاری مفید است. در زمینهٔ تخصصی خود می‌توانید هر دو هفته یک کتاب بخوانید، هر فصل به یک کارگاه یا سمینار آموزشی بروید و هر ماه یک DVD آموزشی تهیه کنید. در یک سال بیش از ۲۵ کتاب تخصصی مطالعه کرده­اید، دوازده DVD آموزشی استفاده کرده­اید و ۴ کارگاه آموزشی شرکت کرده اید. یعنی در طول ۴ سال شما ۱۰۰ کتاب تخصصی خوانده­اید، چهل و هشت DVD آموزشی استفاده کرده­اید و ۱۶ کلاس آموزشی گذرانده­اید. اگر برنامه­ریزی دقیقی انجام دهید و به آن عمل کنید، می­توانید با ۸ ساعت کار روزانه در طول ۴ سال به بهترین تبدیل شوید. این‌گونه زمانی که به ده هزار ساعت تجربه در کار خود برسید کمتر کسی توان رقابت در مقابل شما را دارد. به لحاظ علمی و تجربی شما در سطحی قرار خواهید داشت که تسلط و چیرگی خاصی درزمینهٔ کاری‌تان نسبت به رقبای دیگر دارید.

منافع این برنامه ۴ ساله آن­قدر شفاف و ساده است که همگی متوجه آن می­شویم. آن­قدر منطقی است که همگی به نتایج ارزشمند آن معترف هستیم. اما دانستن این موضوع کافی نیست، باید آن­را به کار بست و به آن متعهد بود!

 

 

نویسنده : کمیل غفورمحسنی (مدرس و مشاور مدیریت)  –  منبع : مجله موفقیت

شاید به این مطالب هم علاقه مند باشید

ارسال دیدگاه

+ 1 = 5