۷ عادت مردمان موثر

7 عادت مردمان موثر

استفان کاوی با ایده‌های بسیار جالبی که در دهه ۹۰ و اوایل قرن ۲۱ ارائه کرده، چهره بسیاری از مدیران جاه‌طلبی که دارای افق دید محدودی بودند را تغییر داد. کاوی اظهار می‌دارد که مردمان مؤثر هفت عادت خوب دارند که باعث موفقیت آن‌ها در زندگی و شغلشان می‌شود به‌علاوه آن‌ها آنچه را که احساس می‌کنند درست و مهم است با دقت تمام و آگاهانه انجام می‌دهند.

برای مؤثر بودن، شما باید:

۱٫ فعالانه عمل کنید.

۲٫ به‌طور ذهنی از پایان آغاز کنید!

۳٫ ابتدا کارهای مهم را انجام دهید.

۴٫ طرز فکری از نوع برنده- برنده داشته باشید.

۵٫ دیگران را درک کنید تا آن‌ها شما را درک کنند.

۶٫ هم‌افزایی ایجاد کنید.

۷٫ اره را تیز کنید.

کاوی در ابتدا می‌گوید: شما باید خود را از وابسته بودن به دیگران رها کنید. چگونه؟ به‌واسطه ممارست داشتن در سه عادت اول:

سعی کنید فعالانه عمل کنید. از حالا به بعد شما مسئولیت رفتار خود را به عهده خواهید داشت بنابراین موقعیت‌ها، شرایط و شاید مهم‌تر از همه وضعیت رفتاری خود را در نظر بگیرید. شما به‌طور مؤثرتر، پاسخ خود را به هر موقعیت و هر فرد شخصاً انتخاب می‌کنید. شما باید به‌گونه‌ای آماده پاسخ دادن باشید که احساس غرور نمایید، حتی اگر این مسئله به کار سخت و طاقت‌فرسایی نیاز داشته باشد یا باعث شود شما احساس ناراحتی کنید.

توجه داشته باشید هر آنچه را که بر عهده می‌گیرید، باید نتیجه یا آینده‌ای را که می‌خواهید بدان برسید تصور کنید. کاوی می‌گوید: شما باید به‌طور ذهنی از پایان آغاز کنید. شما اصولاً تصویری روشن از جایی که می‌خواهید بروید یا هیچ‌ وقت نمی‌خواهید بدان دست‌یابید، در ذهن دارید. دقیقاً می‌دانید که چه‌کاری می‌خواهید انجام دهید یا صلاح می‌دانید هیچ‌وقت آن را انجام ندهید. زندگی‌تان را سپری می‌کنید و تصمیماتی بر اساس عقاید عمیق، منطق یا حقایق اصولی‌تان می‌گیرید.

سعی کنید از کارهای مهم شروع کنید. با کنترل دقیق و رعایت نظم، شما می‌توانید بر مهم‌ترین مسائل و نه لزوماً بر مسائل اضطراری متمرکز شوید. لیست فعالیت‌های مهم کاوی شامل ارتباطات ساختاری، نوشتن فلسفه وجودی شخص، تدوین یک برنامه بلندمدت، مشخص کردن اجزا برنامه و آماده شدن برای انجام آن مثلاً در هفته آینده و غیره می‌باشد.

حالا همه آن کارهایی را که به دقایق آخر موکول شده‌اند و به‌نوعی به تأخیر افتاده‌اند و یا نادیده گرفته‌شده‌اند، انجام دهید. این کار به شما کمک خواهد کرد تا مسائل اضطراری را که اخیراً باعث افزایش تعداد فعالیت‌های لیست شما به بیشتر از حد مجاز گردیده‌اند و زیاد هم مهم نبودند را حذف کنید.

حال که شما به نقطه مستقل بودن رسیده‌اید و در حال استفاده از وقتتان برای تأثیرگذاری بر روی مهم‌ترین اهدافتان در زندگی هستید، باید اثربخشی خود را بر اطرافیانتان افزایش دهید.

شما نیاز دارید برنده – برنده بیندیشید. باید به فراوانی اعتقاد داشته باشید، مقدار کافی از هر چیزی برای هرکس وجود دارد. موفقیت یک فرد لزوماً به شکست شخص دیگر نیاز ندارد. شما دنبال راه‌حل‌هایی برای مسائل می‌گردید که به عوامل دیگر هم (که شامل شما هم می‌شود) اجازه سود بردن را می‌دهد.

اگر شما دیگران را درک کنید و دیگران نیز شما را درک کنند، به‌این‌ترتیب شما می‌توانید احساس برنده بودن را به اطرافیانتان القا کنید. حال که شما با سکوت کردن و گوش فرادادن آغاز کردید، ممکن است واقعاً چیزی از آن‌ها در مراحل مختلف یاد بگیرد. در حقیقت با اشتیاق زیادی گوش می‌کنید و افراد دیگر را ازنظر عقلانی، تحلیلی و احساسی عمیقاً درک می‌کنید.

درنهایت شما به هم‌افزایی (سینرژی) نیاز دارید. یعنی ذهنتان را به روی ایده‌های نو و خلاق باز می‌کنید. شما یک محرک نوآوری می‌شوید، یک پیشگام و جهت‌یاب، شما متقاعد شده‌اید که کل بیشتر از جمع اجزائش می‌باشد. برای تفاوت‌های بین افراد ارزش قائلید و سعی می‌کنید خود را بر اساس آن تفاوت‌ها بسازید. به‌این‌ترتیب شما به یک روش خلاقیت به دور از حالت تضاد دست خواهید یافت.

اکنون به مرحله‌ای از وابستگی متقابل رسیده‌اید، مؤثر هستید و از طرف خانواده، دوستان و همکارانتان تحسین می‌شوید. اما نباید به خودتان اجازه دهید که به این افتخارات بسنده کنید. شما باید اره را تیز کنید، یعنی دائماً سعی در بهبود خودتان داشته باشید. خود را از نوآور و تصفیه‌شده نگهدارید، شما تشنه یادگیری و جستجو هستید.

سؤال این است که چه عاملی باعث می‌شود مردم کارهایی را که انجام می‌دهند، انجام بدهند و چگونه از انجام آن خوشحال می‌شوند؟ کاوی از مدیران و همه افراد حرفه‌ای درخواست می‌کند تا به‌گونه‌ای منطقی با قرار دادن این مطلب در پس یک مفهوم درک شده متداول یعنی “ اثربخشی ” تلاش کنند تا پاسخ این سؤال را دریابند. آرزوی نهایی مدیران کوشا، اثربخشی و توانایی برای انجام همه کارهایی است که باعث می‌شوند زندگی را دوست بداریم و دیگران نیز ما را دوست بدارند. هرچند همه افراد خواستار خودیاری از طریق خصوصیات مطلوب، مهارت‌های عمده، مرام اخلاقی، ارزش‌ها و …. هستند اما عملی کردن آن‌ها واقعاً مشکل است. به‌هرحال، افراد بسیار کمی مانند استفان کاوی فهم آن را آسان کرده‌اند.

ارسال دیدگاه

53 + = 56